بررسی هویت و قومیت ایرانی در مراسمات مذهبی
با توجه به دغدغهها و نگرانیهای موجود در خصوص تنوع فرهنگی و قومی در جامعه ایران و پیامدهای ناشی از آن، این مقاله که براساس یک طرح پژوهشی ملی تنظیم شده است به بررسی رابطه و نسبت گرایش به هویت قومی و گرایش به هویت ملی در میان اقوام ایرانی پرداخته است. براساس چارچوب تحلیلی انتخابشده که نظریه کنش متقابل نمادین و مشخصا آرای مید و بلومر میباشد، فرض اصلی این نوشتار آن است که هویت و قومیت ایرانیان چندبعدی یا ترکیبی است و میان ابعاد یا منابع هویتبخش جامعه ایرانی تناقض، تعارض و ناسازگاری وجود ندارد، بلکه هویت جمعی فرهنگی جامعه ایرانی همزمان از چند منبع مختلف سرچشمه گرفته و بهدلیل خصلت تدریجی، تاریخی و استمراری بودن فرآیند تکوین هویتهای مختلف، آنها در شرایط سازگاری و انطباق با همدیگر قرار دارند.
برای آزمون این فرض محقق از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده کرده است. واحد مشاهده فرد و واحد تحلیل 6 گروه عمده قومی (ایرانی) شامل کُردها، بلوچها، آذریها، عربها، ترکمنها و لرها بوده است. جمعیت آماری شامل افراد 18 سال به بالا ساکن 9 شهر بزرگ قومنشین کشور بوده و با روش نمونهگیری چند مرحلهای، موارد نمونه انتخاب شدهاند. نتایج حاکی از آن است که هویت قومی و هویت ملی هر دو در میان اقوام ایرانی، بهطور توأمان، قوّت و برجستگی دارند و میان آنها رابطه تعارضآمیز و قطبی وجود ندارد. همچنین میتوان گفت میان ابعاد فرهنگی و اجتماعی هویت قومی و ابعاد فرهنگی (و تا حدودی اجتماعی) هویت ملی رابطه مثبت و قوی برقرار است اما ابعاد سیاسی این دو نوع هویت رابطه منفی با یکدیگر دارند.
ویژگیهای مشترک اقوام ایرانی
مهمترین ویژگیهای اقوام ایرانی را باید در مؤلفههای مشترک جستوجو نمود تا بتوان آنها را در قالب یک هویت واحد به نام ملت پذیرفت. تاریخ، جغرافیا، سنتها و فرهنگ مشترک میان اقوام ایرانی، از جمله محورهای اساسی وحدتآفرین میان این اقوام است.
تاریخ و دغدغههای سیاسی مشترک در کنار سرزمین و حکومت مشترک باعث میشود تا این اقوام در برابر هر هجمهای به کشورشان به دفاع از آن برخیزند. رهبر معظم انقلاب با اشاره به مقاومت جانانهی اقوام گوناگون کشورمان در سالهای دفاع مقدس میفرمایند: «نوبت دفاع مقدس هم که میرسد، جنگ هشت سالهی ما، مردم همین گونه از همه جا شرکت میکنند؛
همه شهید میدهند؛ همه برای خدا وارد میدان میشوند و همه حول یک احساس وظیفهی مشترک، اقدام میکنند.»5 در واقع «در جنگ تحمیلی هشت ساله، از کسانی که میخواستند بروند از تمامیت ارضی و مرزهای اسلام در این کشور دفاع کنند، کسی نپرسید شما از کدام طایفه، کدام فرقه، کدام مذهب، کدام لهجه و کدام زبان هستید؟ همه رفتند؛ از همه جا رفتند. در ایران، خونها درهم آمیخته شد و انقلاب به معنای حقیقی کلمه، یک اتحاد و یک الفت میان فرق و لهجهها و طوایف مختلف به وجود آورد.»6
از دیگر مصادیق وحدت اقوام ایرانی در دفاع از اعتقادات و نظام اسلامی خود، میتوان به حضور در راهپیماییهای سراسری 22 بهمن و روز قدس و اظهار شعارهای واحد در این زمینه و حضور گسترده در انتخابات اشاره کرد.
قومیت و هویت طلبی در ایران
در یک قرن اخیر، موضوع مهم هویت و قومیت در ایران و گرایشهای قومی در میانِ اقوام ایرانی / ملیت با شدت و ضعف متفاوتی وجود داشته است، اگر چه برخی قومیتها در ایران خود را در جایگاه ملتی مستقل میبینند.مسائل مرتبط با قومیت از گذشتههای دور و مسئله ملیت در عصر کنونی از مهمترین مسائل اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی جوامع چند فرهنگی بوده است.
این مسئله بهویژه در خاورمیانۀ معاصر و جغرافیای سیاسی کشورهای چند قومیتی زمینه بروز چالشهای نظامی و ژئوپولتیکی بسیاری شده است.وجود عناصر متعدد زبانی، دینی، فرهنگی، که هرکدام بهتنهایی میتواند بهانهای برای آتشافروزی باشد، در کنار توسعهطلبی کشورهای استعماری برای نفوذ و حضور در مناطق دیگر با دمیدن بر احساسات هویتطلبانه و ملیتگرایانه، بهانضمام حاکمیت ناهمسو با نیازهای شهروندان اقوام و ناکارآمدی مدیریت سیاسی قومیتهای درونِ مرزهای جغرافیایی، بسترهای عدم همگرایی و انسجام را فراهم کرده است و به تشدید تعارضات درونگروهی دامن میزند.
عقبه قومیت گرایی
در سالهای ابتدایی حکومت محمدرضاشاه، در آذربایجان، فرقه دموکرات توانست برای مدتی حدود یکسال اعلام خود مختاری کند و اداره مناطقی از آذربایجان را بهدست بگیرد.در همان زمان و در کردستان نیز حزب دموکرات کردستان توانست کنترل تعدادی از شهرهای کردنشین را بهدست بگیرد.در سالهای بعد از انقلاب نیز بیشتر مناطق کردنشین درگیر جنگهایی در رابطه با هویت خواهی قومی بودند.
مناطق بلوچنشین نیز در دوران رضاشاه و محمدرضاشاه شاهد اتفاقاتی در این زمینه بودند که با اقدامات مقابلهای حکومت مرکزی بعد از مدتی سرکوب شدند.در میانِ عربها نیز گرایشهایی براساس هویتخواهی قومی در یک قرن اخیر همواره وجود داشته است که آخرین فعالیتهای این گروه قومی به تلاشهای گروه الاهوازیه بازمیگردد.
دلیل نارضایتی قومیتی
دلیل عمده و ریشه اساسی نارضایتیهای قومیتی را میتوان در احساس نابرابریهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، زبانی، مذهبی و … درمیانِ اقوام و بههنگام مقایسۀ خود با دیگر گروههای قومی و بهخصوص فارس زبانان دانست.موارد ذکرشده درخصوص هویت و قومیت در ایران تنها بخشی از مطالبات گروههای قومی در یک قرن گذشته و بهخصوص در سالهای بعداز پیروزی انقلاب اسلامی است.مطالباتی که همواره با نگاه امنیتی با آنها برخورد شده است و مخل انسجام و وفاق ملی دانسته شدهاند و بهصورت مقابلهای، قهری، و خشونتآمیز با آن رفتار شده است.
ریشه اقوام ایرانی
بررسى پیشینه تاریخى اقوام در ایران نشان مىدهد که گروههاى قومى از قوانین تبعیضآمیز بهویژه دربارۀ زبان، مذهب، و حقوق مدنىشان آزرده بودهاند.در انقلاب مشروطه، حقوق این گروهها درنظر گرفته نشد و در زمان پهلوى نیز نشر و توزیع روزنامهها، مجلات، و کتب زبانهاى قومى بهشدت منع میشد.امروزه دلیل عمده و ریشه اساسی این نارضایتیها را میتوان در احساس نابرابریهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، زبانی، مذهبی، و … در میان اقوام و بههنگام مقایسۀ خود با دیگر گروههای قومی و بهخصوص فارسزبانان دانست.
در زمینۀ سیاسی، اقوام کرد، ترک، عرب، و بلوچ بر این باورند که در ساختار سیاسی کشور جایگاه آنچنانی ندارند و در پُستهای اساسی وزارت، استانداری، سفارت و … مسئولانی از گروه قومیتی آنها وجود ندارد.در زمینۀ اقتصادی، مناطق پیرامونی فاقد امکانات لازماند و این باور وجود دارد که بخش عمده امکانات کشور در استانهای مرکز نشین جمع شده است.
در بخش فرهنگی، اقوام مورد مطالعه بر این باورند که در برگزاری جشنوارهها و همایشهای منطقهای با محدویتهایی مواجهاند و رسانههای ملی و محلی آنچنانکه باید و شاید، آیینهای فرهنگی این مناطق را پوشش و بازتاب نمیدهد و در خدمت فرهنگ محلی آنان نیستو در بخش آموزش و پرورش، هیچ کتاب درسی به زبان مادری آنان وجود ندارد و کودکان کرد، ترک، عرب، بلوچ و غیره مجبورند با زبان دوم به آموزش و تحصیل در مدارس کشور بپردازند.
بررسی اقوام ایرانی از نظر مذهبی
از نظر مذهبی، بیشتر بلوچها و نیز بخشی از کردها دارای گرایش مذهبی متفاوت با مذهب رسمی کشورند و این گروهها بر این باورند که نگاه مذهبی مسئولان حکومتی باعث شده است تا در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی مورد ظلم واقع شوند.آنچه نام برده شد تنها بخشی از مطالبات هویت و قومیت گروههای قومی در قرن اخیر و بهخصوص در سالهای بعداز پیروزی انقلاب اسلامی است،
کاربرد واژه قوم و ملیت در ایران
همچنین با توجه به ابهاماتی که کاربرد هویت قومی و هویت ملی دربر دارد و آگاهی بر اینکه در میان برخی از اقلیتهای حاضر در سرزمین ایران، تأکید زیادی بر بهکار بردنِ واژۀ «ملت» به جای «قوم» دیده میشود.
راهکارهای رفع تبعیضهای قومی در ایران
راهکارهای رفع تبعیضهای قومی چیست؟ایران کشوری با تنوع قومی و مذهبی فروان است. اما این تنوع، بهجای اینکه منشأ اتحاد و همبستگی ملی باشد، دستاویز ایجاد توطئه و تفرقه در بزنگاههای مختلف ازطرف حاکمیت شده است.بهمنظور تقلیل تبعیضهای قومی میتوان موارد زیر را بهکار گرفت: اتخاذ تصمیمات سیاسی و فرهنگی در راستای توسعۀ روابط بینقومی با محوریت آشتی ملی، پذیرش همارزی هویت قومی درکنارِ هویت ملی ازسوی نظام سیاسی، تقویت عزم ملی در راستای ازبین بردن شکاف و تبعیض اجتماعی و قومیتی، حمایت یکسان از اقوام مختلف دربرابر قوانین و نیز در برخورداری عادلانه از حقوق و تکالیف و تساوی در استفاده از مواهب و سرمایههای اقتصادی برنامههای دولت، حق انتخاب و تایین سرنوشت و ایجاد سیستم فدارلیته، ایجاد فضاهای امن آموزشی برای تحصیل به زبان مادری، بسترسازی فضای مناسب جهت شناخت اقوام و فرهنگهای مختلف ایران برای دیگر گروههای اجتماعی، بهرهگیری از ظرفیتهای متنوع فرهنگ اقوام در راستای توسعۀ اجتماعی، و … .