جامعهشناسی اخلاق کسب و کار در آراء دورکیم
در یک پژوهش بررسی شد؛
پرسش اصلی مقاله مورد مطالعه مبتنی بر این ایده است که چگونه میتوان جامعه شناسی اخلاق کسب و کار در آراء دورکیم را در جامعه امروز به کار گرفت و بسط داد؟
به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، در اواخر قرن نوزدهم، دیود امیل دورکیم(David Émile Durkheim) به خطرات جامعهای که در آن اقتصاد تجاری و صنعتی به سرعت گسترش مییافت، توجه داشت.
این جامعه شناس فرانسوی در مورد شرایط اخلاقی زندگی در نتیجة هرج و مرج و مقرراتزدایی از رفتار حرفهای و اقتصادی بسیار نگران بود و «هرج و مرج و نابسامانی زندگی اقتصادی کنونی را منشاء انحطاط اخلاق عمومی میدانست…و معتقد بود با توسعه بیسابقه وظایف اقتصادی و اهمیت یافتن روز افزون حرفه در مجموعه زندگانی اجتماعی، اگر نظم و قاعدهای در امور اقتصادی ایجاد نشود، آثار و نتایجاش از حدود قلمرو اقتصاد خارج خواهد شد و نوعی کاهش حس اخلاقی در عموم مردم را به دنبال خواهد داشت».
به عقیده او بحران جوامع اروپایی ناشی از این است که وظایف اقتصادی در جامعه صنعتی دیگر مانند گذشته تابع قدرتهای دنیوی مثل قدرت نظامی- فئودالی یا قدرت روحانی- مذهبی نبوده، بلکه این وظایف به حال خود رها شده و دیگر تابع قاعده و اخلاقی نیستند. از سوی دیگر، او لیبرالهای فایدهگرا را که معتقد بودند عدم تبعیت وظایف اقتصادی از قدرت اجتماعی جز خصوصیات ذاتی جامعه جدید است، را نیز مورد انتقاد قرار میداد.
در همین باره ساجده علامه (دکتری جامعهشناسی مسائل اجتماعی دانشگاه تهران) در مقالهای با عنوان «جامعهشناسی اخلاق کسب و کار در آراء دورکیم» به تبیین اندیشه و نظریههای این متفکر جامعهشناسی پرداخته است.
* اندیشه امیل دورکیم
زندگی فکری امیل دورکیم صرف کوششی منسجم و پیگیر برای رسیدن به ۲ هدف بههم پیوسته بود: نخست اینکه او میخواست جامعهشناسی را بهعنوان علم دقیق جامعه مستقر کند؛ علمی که استقلال خود را از علوم دیگر، مانند روانشناسی با تعریف قلمرو واقعیتهای اجتماعی بهعنوان موضوع مناسب و مشروع خود اعلام دارد.
دوم اینکه دورکیم درصدد بود این علم را در توضیح شالودههای جدید همبستگی که صنعتی شدن آن را ضروری ساخته بود بهکار گیرد و بدینسان، نقشی حیاتی در تعیین دوباره پایههای اخلاقی نظم اجتماعی جدید بازی کند.
دورکیم درصدد بود علم جامعه شناسی را در توضیح شالودههای جدید همبستگی که صنعتی شدن آن را ضروری ساخته بود بهکار گیرد و بدینسان، نقشی حیاتی در تعیین دوباره پایههای اخلاقی نظم اجتماعی جدید بازی کند
سه مضمون عمده مورد توجه امیل دورکیم، یکی اهمیت جامعهشناسی به منزله یک علم تجربی؛ دیگری پیدایش فرد و فردیت و شکلگیری نظم اجتماعی نوین و سرانجام ریشهها و خصوصیات اقتدار اخلاقی در جامعه بود. وی در همین خصوص کتابهای تقسیم کار اجتماعی، خودکشی، صور ابتدایی حیات دینی و قواعد جامعه شناسی را به رشته تحریر در آورد.
از نظر نویسنده این مقاله، دورکیم یک علم پوزیتیو اخلاق که به ماهیت و سرچشمههای نیروی اخلاقی بپردازد، یکی از اولین کسانی بود که به جامعهشناسی اخلاق حرفهای در کسب و کار پرداخت. امروز نیز با توجه به غلبه یافتن فعالیتهای اقتصادی مبتنی بر بازار در سالهای اخیر، نفع شخصی اقتصادی مشروعیت اجتماعی جدیدی کسب کرده و نیروی اقتدار اخلاق سنتی رو به زوال رفته است؛ بنابراین در این شرایط کار امیل دورکیم در مورد مسائل اخلاق حرفهای در کسب و کار و تاثیر فرهنگ نفع شخصی بر ثبات جامعه بسیار درخور توجه خواهد بود.
از منظر امیل دورکیم نخستین قاعده در جامعهشناسی این است که واقعیتهای اجتماعی بهعنوان اشیا مورد توجه قرار گیرد. به عبارت دیگر مانند امری خارج از وجود فرد، بهطوریکه افکار و نظریات شخصی و پیشداوریهای ساخته و پرداخته قبلی در آن هیچ تأثیری نگذارد و موضوع تحقیق آنطور که هست مورد بررسی واقع شود.
دومین قاعده آنکه واقعیتهای اجتماعی بر افراد تحمیل میشود و بر آن فشار وارد میآورد. احکام اخلاقی هنجارها و قوانین، نمونههای روشنی در این زمینه هستند.
سوم آنکه پدیدههای اجتماعی از استقلال و موجودیت برخوردار هستند و برای تبیین آنها باید از توسل بهعلل بیولوژیکی و روانی احتراز کرد و بهعلل اجتماعی روی آورد. بدین ترتیب استقلال جامعهشناسی بر پایه واقعیتهای اجتماعی نهفته است؛ بنابراین دورکیم از یک طرف از خارجی بودن پدیدههای اجتماعی نام میبرد و از طرفی دیگر از شرایط ذهنی و درونی بودن تصورات افراد؛ یعنی وجدان جمعی سخن به میان میآورد. خلاصه آنکه به عقیده دورکیم برای اینکه پدیده اجتماعی خاصی را بیان کنیم تنها کافی نیست که علل آن را تعیین کنیم بلکه باید وظایف آن را در کل نظام اجتماعی تجزیه و تحلیل کنیم.
* چگونه میتوان جامعه شناسی اخلاق کسب و کار در آراء دورکیم را در جامعه امروز به کار گرفت و بسط داد؟
پرسش اصلی مقاله مبتنی بر این ایده است که چگونه میتوان جامعه شناسی اخلاق کسب و کار در آراء دورکیم را در جامعه امروز به کار گرفت و بسط داد؟ آنجایی که اغلب مطالعاتی که در ایران در این حوزه انجام میشود فاقد چارچوب جامعهشناختی و روششناسی مناسبی برای چنگ انداختن به فهم مسئله بوده است، لزوم توجه به جامعهشناسی اخلاق کسب و کار دورکیم بیشتر میگردد.
امروز نیز با توجه به غلبه یافتن فعالیتهای اقتصادی مبتنی بر بازار در سالهای اخیر، نفع شخصی اقتصادی مشروعیت اجتماعی جدیدی کسب کرده و نیروی اقتدار اخلاق سنتی رو به زوال رفته است؛ بنابراین در این شرایط کار امیل دورکیم در مورد مسائل اخلاق حرفهای در کسب و کار و تاثیر فرهنگ نفع شخصی بر ثبات جامعه بسیار درخور توجه خواهد بود.
وی میافزاید: برای این امر ابتدا باید درک روشنی از خطوط اصلی جامعهشناسی کسب و کار دورکیم داشت؛ بنابراین در این مقاله ما تلاش داریم به تشریح جامعه شناسی اخلاق حرفهای در کسب و کار دورکیم بپردازیم؛ ابتدا موضوع و مسائل جامعه شناسی اخلاق کار از نظر دورکیم را تعیین کرده و به ویژگیهای اخلاق حرفهای و ارتباط و نسبت آن با دیگر قواعد اخلاقی نیز پرداخته میشود.
در بخش دیگری از این پژوهش روشهای مطالعه مسائل این علم از دید دورکیم مورد بررسی قرار میگیرد. سپس با توجه به «علاقه دیرپای دورکیم به پیامدهای عملی دانش مبتنی بر علوم اجتماعی»، پیشنهادات دورکیم برای درمان مسائل مورد نظر وی مورد توجه قرار میگیرد. سخن پایانی، ارتباط جامعهشناسی اخلاق کار دورکیم با به کارگیری آن در وضعیت امروز است.
علامه برای پاسخ به پرسشهای پژوهش، با استفاده از روش کتابخانهای، علاوه بر آثار دیگر دورکیم، به سراغ مهمترین بحثهای دورکیم در مورد اخلاق کار در کتابهای «تقسیم کار در جامعه» (۱۳۹۱) و «اخلاق حرفهای و اخلاق مدنی» (۱۳۹۲) و «آموزش اخلاقی» (۱۹۷۳) نیز رفته است. در نهایت، تلاش کرده تا بر اساس آراء دورکیم و با به کار بردن مسئلهسازی دورکیم یک طرح پژوهش تجربی برای جامعهشناسی معاصر اخلاق کسب و کار صورتبندی کند.
* پیریزی علم جدید اخلاق
یافتههای پژوهش نشان میدهد که جامعهشناسی اخلاق کسب و کار دورکیم بخشی از پروژه کلیتر دورکیم برای پیریزی یک علم جدید اخلاق است. علمی که موضوع آن، واقعیات اخلاقی یا مطالعه امور اخلاقی و قضایی است. این امور شامل قواعد رفتار مجاز است. دورکیم واقعیات اخلاقی را پدیدههایی مانند دیگر پدیدهها به عنوان قواعدی برای عمل که خصلتهای متمایزی دارند، تعریف میکند و وظیفة این علم را مشاهدة این خصلتها، توصیف آنها، طبقهبندی و بیرون کشیدن قوانین تبیینکننده آنها میداند.
او مسائل مهم این علم را علل موجب پیدایی واقعیات اخلاقی به لحاظ تاریخی و چگونگی کارکرد این واقعیات در جامعه یعنی شیوة اجرای آنها در جامعه به وسیلة افراد میداند. در مسئله اول از ابزار روشی تاریخ و قوم نگاری مقایسهای برای شناخت منشا شکلگیری قانون و عناصر سازنده ناپیوسته آن استفاده میکند. در اینجا میتوان در زمینه اخلاق کسب و کار، از تعریف دروکیم از صنف و ویژگیهای آن به عنوان یک سنخ در مطالعات تاریخی استفاده کرد.
پژوهشگر مقاله در بخش پایانی به این اشاره میکند که ابزار پیشنهادی دورکیم آمار مقایسهای است که به ما امکان میدهد میزان اختیار نسبی را که این قاعده به وجدانهای فردی بخشیده است، بسنجیم و عللی که با تغییراتشان این اختیار نیز تغییر میکند، را کشف کنیم. هرچند که در اینجا پاسخ دورکیم، علیرغم تاکید او بر جنبه علمی روش جامعهشناسی و تعیین واقعیات عینی اخلاقی، اساساً نظری است تا تجربی.
در نهایت اینکه از منظر این مقاله مسئله سازی دورکیم از اخلاق حرفهای در کسب و کار، میتواند سه سوال پایه اساسی را برای پیریزی یک طرح پژوهش تجربی در جامعهشناسی معاصر اخلاق کسب و کار مطرح سازد:
۱. افراد بر طبق چه قواعد عملی در شرایط اخلاقی در الف) داخل و ب) خارج از زمینه کسب و کار رفتار کرده و چگونه این قواعد در حال تغییر هستند؟
۲. چه میزان این رفتارها متفاوت هستند؟ آیا آنها با یکدیگر سازگار هستند یا یکدیگر را تحلیل میبرند؟
۳. ثبات یک جامعه، یا بخشی از آن، که در آن رفتارها تنها تحت قواعد منافع شخصی و بدون تاثیرات محدودکننده انضباط اخلاقی است، چگونه خواهد بود؟