آیا می‌دانید حسن یزدانی کدام فیلم المپیکی را می‌‎پسندد؟

آیا می‌دانید حسن یزدانی کدام فیلم المپیکی را می‌‎پسندد؟
آفتاب‌‌نیوز :

المپیک آنقدر جذاب است که سینما هم چندین بار به سراغش رفته است؛ اما فیلم‌های ورزشی معمولا چندان جذاب از آب درنمی‌آیند. نمونه خوب فیلم‌های ورزشی ناموفق، فیلم‌های فوتبالی هستند که انگار نمی‌توانند جادوی فوتبال را به ساختار درام تزریق کنند. از قضا در المپیک فوتبال آنچنان رونقی ندارد و ورزشی‌های دیگری از دوومیدانی و ورزش‌های رزمی گرفته تا ورزش‌های آبی و دوچرخه سواری و تنیس و … بیشتر مورد توجه هستند. ۵ نمونه از فیلم‌هایی را که المپیک را دستمایه کار خود قرار داده‌اند مرور کرده‌ایم.

ادی عقابه (دکستر فلچر، ۲۰۱۶)

درامی زندگی‌نامه‌ای درباره اسکی‌باز بریتانیایی مایکل “ادی” ادواردز مشهور به «ادی عقابه» که در سال ۱۹۸۸ برای اولین بار بعد از سال ۱۹۲۹ به نمایندگی از بریتانیا در رشته اسکی پرش در المپیک زمستانی کلگری کانادا شرکت کرد و با سرعت ۱۷۱،۹ کیلومتر بر ساعت در رتبه نهم این مسابقات جای گرفت، اما رکورددار اسکی پرش بریتانیا شد. همچنین، او در اسکی پرش ۷۰ متری و اسکی پرش ۹۰ متری آخر شد، اما رکورد بریتانیا را نیز از آن خود کرد. بازی‌های تایرون اگرتون در نقش ادی و هیو جکمن در نقش مربی باانگیزه وی عامل اصلی تعقیب فیلم از سوی تماشاگر است.

من، تونیا (کریگ گیلسپی، ۲۰۱۷)

تونیا هاردینگ (مارگو رابی) دختر اسکیت‌بازی است که مادرش او را واداشته از کودکی تمرین اسکیت کند. در واقع مادر تونیا با تمسخر و آزار و اذیت دخترش چیزی را که خواست و علاقه خودش بوده به او تحمیل کرده. تونیا در سال ۱۹۹۴ سهمیه بازی‌های المپیک زمستانی نروژ را می‌گیرد، اما واقعیت این است که مداخله عجیب همسرش در کسب این سهمیه اثرگذار است. تونیا ورزشکاری ماهر و پرتلاش است، اما او زندگی خانوادگی پریشانی دارد که کاملا روی حرفه‌اش اثر می‌گذارد. بازی مارگو رابی نامزدی بهترین بازیگر نقش اول زن اسکار را برای‌اش به دنبال داشت.

ریچارد جوول (کلینت ایستوود، ۲۰۱۹)

درامی زندگی‌نامه‌ای درباره نگهبانی آمریکایی که در جریان برگزاری المپیک تابستانی سال ۱۹۹۶ آتلانتا به‌عنوان بخشی از نگهبانان گارد امنیتی فعالیت می‌کرد که در حین بمب‌گذاری در این المپیک، جان انسان‌های زیادی را نجات داد، اما چند روز پس از این اتفاق خودش متهم به انجام بمب‌گذاری شد. این فیلم نمایش به قهرمان تبدیل شدن آدمی عادی است که هنوز مزه شهرت و محبوبیت زیر زبانش نرفته که از عرش به فرش سقوط می‌کند و تمام اعتباری که به دست آورده از دست می‌رود و زندگی عادش‌اش هم به مشکل می‌خورد. یک فیلم ایستوودی که شیرین و شسته‌رفته است و بازی سم راکول در آن عالی است.

ارابه‌های آتش (هیو هادسن، ۱۹۸۱)

سال ۱۹۱۹ در انگلستان، هارولد ایبراهمز، پسر یک یهودی اهل لیتوانی، بین دوستانش دونده‌اش از همه سرتر است. در اسکاتلند، اریک لیدل که پدر و مادرش در چین مبلغ مذهبی هستند به خواهرش در راه‌اندازی یک انجمن محلی تبلیغ مذهبی کمک می‌کند. او با تشویق دوستش در مسابقات دو شرکت می‌کند و متوجه استعدادش در این رشته می‌شود. لیدل و ایبراهمز نهایتا در یک مسابقه با هم رقابت می‌کنند و لیدل پیروز می‌شود و ایبراهمز شکست می‌خورد. این دو به همراه سه نفر دیگر برای شرکت در مسابقات المپیک ۱۹۲۴ برگزیده می‌شوند. لیدل در یک تغییر ناگهانی به جای دو ۱۰۰ متر در مسابقات دو ۴۰۰ متر می‌دود و مدال صلا می‌گیرد. ایبراهمز هم مدال طلا را بر گردن می‌آویزد. برنده ۴ جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین موسیقی که آهنگساز معروف ونجلیس موسیقی جاودانه‌ای برای آن تصنیف کرده است. خود فیلم بسیار معمولی است و اسکار بهترین فیلمش عجیب است.

فاکس‌کچر (بنت میلر، ۲۰۱۴)

با توجه به علاقه ما ایرانی‌ها به کشتی آزاد، این فیلم می‌تواند از نظر ما بهترین فیلم المپیکی تاریخ سینما باشد. حتی اگر به کشتی هم علاقه نداشته باشید، این فیلم یکی از آن درام‌های ورزشی خاص و متفاوتی است که می‌توانید برای دیدن انتخاب کنید. داستان دو برادر کشتی‌گیر آزادکار ــ دیوید و مارک شولتز ــ که زیر نظر جان دو پان در باشگاه او به نام فاکس‌کچر تمرین می‌کنند. باشگاه جان دو پان بیشتر شبیه فرقه‌ای بود که ارتباط ورزشکاران با جهان بیرون را قطع می‌کرد و به روش‌های عجیب‌وغریبی به آن‌ها تمرین می‌داد. بازی مارک روفالو و چَنینگ تیتوم در نقش‌های دیود و مارک شولتز و استو کرل در نقش جان دو پان فیلم را دیدنی کرده، خصوصا که شخصیت جان دو پان در زندگی واقعی ثروتمندی بود با ایده‌های افراطی میهن‌پرستانه. برادران شولتز با کشتی‌گیران ایرانی هم کشتی گرفته بودند و در دهه ۱۹۸۰ در ایران چهره‌های نسبتا شناخته شده بودند. چه‌بسا این فیلم را حسن یزدانی قهرمان المپیکی ما هم بپسندد.

دکمه بازگشت به بالا