ابوالقاسم حسینجانی شاعر «کربلا منتظر ماست، برویم» که امروز (پنجشنبه 28 آبان ماه) چشم از جهان فروبست، گفت: از چهارصد تا پانصد سال پیش خیلی ها، اما او تازه متولد شده را ناامید کرد. این روزها مزخرف می گویند.
به گزارش ترند روز، ابوالقاسم حسینجانی شاعر، نویسنده و مترجم متولد 21 شهریور 1328 در بندر انزلی بود و پنجشنبه 28 آبان در سن 73 سالگی در رشت درگذشت.
علیرضا قزوه شاعر به ترند روز گفت: زمان دفن این شاعر هنوز مشخص نشده است.
در زمان درگذشت این شاعر گزیدهای از مصاحبه وی در ترند روز بازنشر شد:
این شاعر در گفت وگو با ترند روز با عنوان «عاشورا را با «قامه» و «قیمه» خلاصه نکنید، درباره عاشورا و شعر آیینی اظهار کرد: عاشورا یک واقعه بسیار متفاوت و در دنیا بی نظیر است؛ عاشورا یک واقعه جهانی و انسانی است و تا ابد به بشریت متصل است، آ اونگ در روز یکشنبه 20 مرداد 1396 امام حسین (ع) مردم آنقدر منضبط هستند که نمی تواند روشن فکر کند، درست عمل کند و دین واقعی داشته باشد، پس هیچ چیز درست نیست، حتی انجام حج!
حسینجانی با اشاره به ناقص بودن حج امام حسین (ع) و عزیمت ایشان به کربلا، یادآور شد: وقتی قطار به بیراهه می رود، حتی واجبات و مستحبات هم نمی تواند مردم را به مقصد برساند، بنابراین عاشورا می خواهد از دستکاری دوری کند. به تعریف
وی اساس و روش حرکت را دین دانست و گفت: عاشورا نشان می دهد که اگر مردم در سیاهی زندگی کنند، حتی در مرگ سرخ، باید از زندگی سیاه دوری کنیم و بنابراین «شهادت» همان مرگ سرخ است. در پزشکی استفاده می شود زندگی سیاه پوستان در جهان وقت آن است. مردمی که در راه راست هستند و نه فقیرند، نه پست و نه هیچ، و فکر می کنند باید به رشد و شکوفایی خود ادامه دهند، پس عاشورا باعث رشد و شکوفایی بشر در دنیا و زمان می شود.
حسینجانی «کربلا در انتظار ماست، بیا و برو» را بانگ دانست و خاطرنشان کرد: «راه و اسب آماده است، برو و برو» یعنی دلیلی برای رفتن به کربلا به عنوان مکان وجود دارد و بس. . باید جمع شد و دست به دست هم داد و با هم بودن است و ما نمی توانیم کربلا تنها باشیم.
وی با بیان اینکه کربلا آنجا نبود، بلکه آنجا بود، گفت: خداوند به فرشتگان درباره خلقت آدم فرمود: «من نمی دانم آنچه شما می دانید». بنابراین اگر بخواهیم الگوی آفرینش باشیم باید به دنیا یاد بدهیم که چگونه عمل کند و عاشورا نوعی تولید الگو است. . امروز باید ببینیم در جغرافیای کربلا کجاییم و در تاریخ عاشورا کجا.
برخی از آهنگ ها تبدیل به تجارت شدند
حسینجانی رسالت شعر را شعور غایی و رسالت عاشورا را نهایت شعور و رهایی دانست و تصریح کرد: تمام رفتار انسان در اصل یک قالب شعر است و تمام شعور رهایی. و عمل رهایی بخش با عاشورا مطابقت دارد، پس شعر آیینی باید عاشورا را تبیین کند، نه اینکه دستکاری جای تعریف را بگیرد.
وی با بیان اینکه متأسفانه به جای تعریف عاشورا، عاشورا را تحریف می کنیم، گفت: امروز عاشورا همان درد ایجاد شده را می کشد، زیرا عاشورا می خواهد از بدعت و دستکاری دوری کند، اما در معرض تجدید نظر و دستکاری است.
حسینجانی غم و ماتم شعر عاشورایی را مایه آرامش دانست و افزود: برخی نوحه ها به تجارت تبدیل شده و برخی نان شهرت خود را می خورند.
دهه محرم زمان سکوت است
وی عاشورا و ده سال محرم را زمان سکوت دانست و گفت: اباعبدالله(ع) در روز عاشورا سخنان اساسی و بدیع را بیان کرد، اما یزیدیان خوشحال بودند که نگذارند صدای امام به گوش برسد. گوش ها. مردم. امروز هم خیلی سر و صدا داریم و آرامش نداریم، پس عاشورا به دو دسته تقسیم می شود: عاشورای حسینی و عاشورای یزدی.
این شاعر عاشورای حسینی را صلح، منطق، ایمان، شجاعت، عشق، ولایتمداری و وفا دانست و گفت: عاشورای یزیدی از حب دنیا، عشق به پول، سنگ بخر و طرف مقابل را از میدان بیرون کن. بدترین راه، پس هر روز می تواند عاشورا باشد.
وی خاطره امام حسین(ع) را تحلیلی دانست و نه نمایشی، گفت: عاشورا را با «قمه» و «قیمه» خلاصه نکنیم!
وی با بیان اینکه اگر تاریخ را ندانیم محکوم به تکرار آن هستیم، گفت: باید تاریخ را بشناسیم تا دیگر حسین کشته نشود. در واقع باید شور حسینی را به شعور حسینی تبدیل کرد زیرا شور در زندگی روزمره ایجاد می شود و اگر می خواهیم ریشه دار شویم و رشد کنیم باید بدانیم که حسین عزت را به رسوایی، مرگ را به زندگی و حقیقت را به دروغ تشبیه می کند. ظلم .آن را در دادگاه مطرح کنید.
لازم است درباره «هیهات منا الذهله» سخنرانی ایجاد شود.
حسینجانی با تاکید بر لزوم گفتمان سازی درباره «شرم آوران» خاطرنشان کرد: همایش ها، نشست ها و میزگردهای دانشجویی با موضوع عاشورا باید از شلوغی و هیاهو جلوگیری شود تا بر کلام حسینی جامعه مسلط شود، چرا که اگر به روشنی فشار بیاوریم. ، تاریکی تغییر می کند و اگر آگاهی سرکوب شده احساس شود جای آن را جهل می گیرد.
وی همچنین درباره شعر مقاومت و احیای اسلامی گفت: انسان قابل تغییر است و هیچ چیز نمی تواند جلوی شعور انسان را بگیرد. انسان هر چه پيشرفته تر باشد بيدارتر و هوشيارتر مي شود و ميل به آزادي و قدرت زياد نمي تواند جلوي رشد انسان را بگيرد. زیرا خداوند این مشکل را در سیستم انسان قرار داده است. انسان آزاد و آزاد است که به نظر من به معنای آزادی در حوزه سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی و آزادی در حوزه معنوی، فکری و عقلانی است، یعنی انسان می تواند آزاد باشد. اما او نباید آزاد باشد و از آزادی بد استفاده کند. اما افراد آزاده از آزادی خود برای چیزهای خوب استفاده می کنند. به عبارت دیگر، علاوه بر خودسازی، جامعه و مردم را نیز رهایی می بخشد; یعنی آزادی و شعر هم در این زمینه کمک زیادی می کند. فعالیت های اقتصادی و جهاد نیز از اشکال دائمی محسوب می شود. اینکه بتوانیم روی پای خود بایستیم و خودمان را نگه داریم نوعی نگرش پایدار است.
وی درباره نحوه پرهیز از سیاست زدگی در شعر احیای اسلامی تصریح کرد: به جای شعر بی معنا باید کاری کرد که شنوندگان، شاعران و نویسندگان ما را باور کنند. مثلاً در مورد بی تفاوت بودن صحبت شد. پرواز کردن این ادبیات مقاومت است. مانند انقلابی که در مصر، یمن و غیره رخ داد. احیای اسلامی مانند پرواز است. هر کجا که هستیم؛ مهم این است که به کجا می رویم. جهت گیری مهم است. با جهت گیری به مقصد می رسیم
حسینجانی همچنین به نقش فرهنگ، جهاد، ایثار و شهادت در ادبیات مقاومت پرداخت و گفت: به نظر من جهاد فقط جهاد نظامی نیست، بلکه جهاد نظامی است. جهاد فکری و فرهنگی بهتر از جهاد نظامی است. شاید مجبور شویم بجنگیم. اما جنگ برای ما مهم نیست. مردم آفریده شده اند تا در صلح و امنیت زندگی کنند. اما اگر کسانی هستند که میخواهند این صلح و آشتی را از بین ببرند، باید کسی باشد که با اراده در مقابل این افراد خودپسند بایستد، آن هم به نام جهاد و ایثار یعنی ترک خودخواهی و خودخواهی. نباید ظلم کرد مثلاً شهدا به مرحلهای میرسند که میتوانند مرگ خود را مدیریت کنند و برای نجات جان دیگران جان خود را از دست بدهند.
شاعری که اشتباه متولد شده است
ابوالقاسم حسینجانی درباره وجود ادبیات زیرزمینی نیز گفت: ما باید صادق و شفاف باشیم، اما اگر فردی بخواهد از دیگران بگذرد برایش عصیان می شود. اگر بخواهیم فضا را تنگ کنیم و به آنچه مربوط به جهان و زمان است و وجود آن جزء الفبای زندگی است نگاه نکنیم، جزء این دوران محسوب نمی شود. بنابراین شما نمی توانید آنها را متوقف کنید. ما قوانینی را پیشنهاد می کنیم که به اندازه کافی شفاف نیستند و پاسخگوی نیازهای مردم، دنیا و زمانه نیستند. این قانون خودش قاچاق را از بین می برد. بنابراین این چیزها اجتناب ناپذیر است.
وی ادامه داد: امروز هیچکس زندگی خصوصی ندارد. یعنی دنیا آنقدر کوچک شده است که در کف دست شما جای می گیرد. تاکید می کنم حضور داشته باشم. ما نمی توانیم از زمان و دنیا غافل باشیم، با دنیا نیستیم و زندگی می کنیم. در واقع، بسیاری از آنها متعلق به چهار تا پانصد سال پیش هستند، اما اشتباه به دنیا آمده اند. آنها چیزهایی می گویند که امروز مفید نیست. بسیاری از مردم از مطالب فکری، فرهنگی و کتاب به عنوان کالا استفاده می کنند و به دیگران القا می کنند که این چیزها قاچاق است. بنابراین خودشان را می فروشند و وقتی جنبه واقعی ماجرا را نمی بینیم راه را برای کاربران، قاچاقچیان، فروشندگان و سود باز می کنند.
این شاعر با بیان اینکه مطالبی را که در وبلاگ و اینترنت می خوانیم بد نمی داند، گفت: پیشنهاد من به مدیران فرهنگی این است که اتاق فکری برای بررسی و رسیدگی به این نوع کارها ایجاد کنند، زیرا استعداد باید وجود داشته باشد. شناسایی شده. من ادبیات منتشر شده در اینترنت را به عنوان یک چالش یا تهدید نمی بینم. در حالی که ممکن است این مورد باشد، فرصت های بیشتری وجود دارد. اینترنت یک پیشرفت در فضای مجازی است و از نظر انسانیت و توسعه یک چیز خوب مطلق است. در نهایت باید بتوانیم آنها را مدیریت کنیم و درک کنیم که مواردی وجود دارد که می توان آن ها را کنترل کرد که یک مشکل را به یک سوال و یک سوال را به یک مشکل تبدیل می کند و آن مشکل را حل می کند. اگر مشکل را درک نکنیم، غم انگیز با آن برخورد می کنیم، اما اگر سوالی داشته باشیم، رویکرد ما به مشکل تبدیل می شود و به بخشی از راه حل می رسیم. اینها باید به صورت جداگانه توضیح داده و مدیریت شوند.
«محراب سرچشمه صلح»، «جغرافیای راز»، «حسین منجی آدم»، «رهایی بشر و جهان از اندیشه راهبردی پیامبر(ص)»، «بهار را سیم خاردار نمیتوان گرفت. “،” بوی بهبود اوضاع دنیا را حس می کنم” و “اگر شهدا نبودند” از کتاب های حسینجانی است.
وی در مقطعی از زندگی خود به فعالیت سیاسی از جمله نمایندگی مردم انزلی در اولین دوره حضورش در شورای اسلامی پرداخت.
انتهای پیام