عمومی

سخنی از سوز دل ! 

با هم در ساحت مقدس بقیة الله الاعظم و رسول اکرم و حوزه های علمیه و مراجع عظام و پیروان این مرجع عالیقدر شاد باشید!

وقتی این بزرگان آنجا هستند، تشویق می‌شویم و حامیان قوی داریم، اما وقتی این حمایت‌های بزرگ را از دست می‌دهیم، متوجه می‌شویم که شخصیت‌ها و حامیان قوی خانواده و بخش، از جمله چیزهای دیگر، وجود دارند.

حضور ایشان در مراسم تشییع و اقامه نماز و تدفین و تدفین همراه با خاطراتی که حقیر و خانواده انصاری بیش از نیم قرن با خانواده روحانی داشتند از جلوی چشمانم مانند پرده سینما گذشت و زیباست. هم زمان با پدرم که در وزارت این مرد بزرگ به شهادت رسیدند، وقتی از تبعید به شهر زادگاهشان قم بازگشتند، سخنرانی ایشان در مورد مدرسه فیضیه و بزرگداشت شهدا در آنجا و منبر عموی فقیدمان. . حاج انصاری و حمله به دژخیمان شاه و… هر کدام خاطره ای از این مرجع بزرگ در ذهن من نوشتند.

حرف های دردناک!
از دوران کودکی عشق و علاقه وصف ناپذیری به آیت الله العظمی حاج سید محمد روحانی داشتم، لذا روز جمعه سعی کردم به همراه مرحوم پدرم در مسجد ایشان حاضر شوم و استکان چای خالی را از جمعی از مردم بگیرم. و این ارادت و محبت ادامه داشت تا اینکه به شأن داماد ایشان رسیدم و پس از آن با آیت الله حاج سید محمدصادق روحانی و کلمه خانواده ارتباط بیشتری پیدا کردم. به او (عمو جون) در گفتار و زبان ما برای این مرد بزرگ رایج شده است.

جلساتی که به آن جلسات این دو عالم و برادر بزرگ می گویند، زبانزد خاص و عام بود.
در این جلسات حتی فکرش را هم نمی کردید که در مقابل کوهی از علم و دین و … نشسته اید.
می توان آن را به خوبی انجام داد!
و این به خاطر بزرگی و فروتنی اوست!


این دو برادر مرجع که اساتید زیادی دارند که هر دو از ستارگان برجسته رشته و عصر خود به شمار می رفتند و بسیاری از شاگردی تنها یکی دو نفر از ستاره های فوق الذکر که اینگونه بر سر میز نشسته اند، افتخار و خوشحال بودند. بزرگترها و آنها یک شاخه چینی درست کردند! دو برادر بزرگتر مرجه که از آیات شیخ کاظم شیرازی، محمد حسین اصفهانی معروف به شرکت، سید ابوالحسن اصفهانی و نخبگان قرن، مرحوم آیت الله اعظمی خویی، بهره برده و از ایشان بهره برده اند، چه می شود. . بعد از آن هر کدام تبدیل به استوانه ای از علم و اصول و فقه و غیره شدند و ده ها ستاره در حوزه های نجف و قم تربیت کردند، اما متأسفانه هزاران متأسفانه قم و اهل علم! ! آنها نه تنها قدر این سرمایه ها را ندانستند، بلکه با این دو مقام بزرگ رفتاری غیر قابل تقدیر و بی احترامی کردند.
مظلوم از سوی دیگر طلاب و طلاب حوزه از تحصیل علمی این دو بزرگوار حذف شدند!!

حرف های دردناک!
شکی نیست که باید یک قرن بگذرد و در میان ستارگان صدها حوزه علمیه، خورشید در تمام فصول ظهور کند، شیخ طوسی، شیخ انصاری، مقدس اردبیلی، صاحب جواهر، بحرالعلوم، میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و میرزای نائینی. و میرزا عبدالهادی شیرازی و سید محسن حکیم و سید ابوالقاسم خویی و سید محمود شاهرودی و سید عبدالعلی سبزواری و سید روح الله خمینی و سید محمد باقر صدر و میرزا جواد تبریزی و میرزا هاشم . . مزارع و ستارگان زحمتکش صدها نفر بودند و اکنون هستند! و صرفا با اتهامات واهی و تهمت زدن چنین سرمایه ارزشمندی را از دست بدهند و حوزه و حوزویان را از جامعه چینی این درختان غول پیکر حذف کنند!!؟؟؟

حرف های دردناک!
پاسخ شما به چنین رفتاری در نسل فعلی و آینده چیست؟
کشاورزان و کشاورزان سال هاست که به کاشت درختان و درختان میوه می پردازند و پس از برداشت میوه و اجناس آن، جان این درخت یا درخت با تبر فرد ناشناس سقوط کرده و با بدن او قطع می شود. . مرد دانا و دانا و دانا با ترس تبر در دست لب هایش را ببندد و انگشت حسرت را در دهان و چشمانش بگذارد!!
هزاران نفر از این که چنین مرد بزرگی را از دست داده اند، اندوهگین و متأسفند و اکنون طبق معمول، در اندوه به زانو در می آیند و از دست دادن او ابراز تأسف می کنند!
تا زمانی که هستن و حیات دارند یا نمی فهمند یا نمی گذارند نعمت وجودشان را بشناسیم و بفهمیم!!
اما پس از مرگ، برای کسانی که آنها را در غم خود دیدند، اشک ریختیم.

حرف های دردناک!

بی شک در بالاترین و بالاترین مقام و نزد اجداد پاک خود قرار دارند و از دهه های عمرشان تا کنون برای کسب علم و خودسازی و تربیت هر چه بیشتر دانش آموز به کار گرفته شده اند.
غم و اندوه و درد ما از دست دادن افراد سرشناس و ستارگان برجسته عصری است که نمی‌شناختیم و پس از مرگشان با شنیدن شخصیت و شخصیت‌شان غمگین می‌شویم.

و به شاکی

تحویل علی رب کریم
نام آنها مانا است
یادشان گرامی باد.

دکتر. هادی انصاری
عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران
چهارشنبه 30 دی 1401
26 ژوئیه 1444
تهران

دکمه بازگشت به بالا